نیمه شب دیشب راه افتادم رفتم ولیعصر. سر خیابان اسفندیار پارک کردم و یه‌کم توی پارک ملت قدم زدم بعد برگشتم سوار ماشین شدم و رفتم توی جردن. هیچ وقت شهرو، خیابان هاشو، اون اندازه خلوت، اون اندازه مغموم و سرخورده ندیده بودم. غم‌زدگیِ عجیبی که با نورهای رنگی رنگی "جین وست" هیچ همخوانی نداشت. بعد رسیدم به سر خیابونِ "س". چند قدم اونورتر توی طبقه دوم خونه‌ای توی خیابون "س" آدمی _لابد خوابیده_ بود که روزگاری بهترین حس های زندگیم رو باهاش تجربه کردم. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ناب سرایان abanyar بروزترین اخبار و تحلیلیهای خبری موسسه تخصصی نهال گردو 1111111111111 شرکت اسب زر دانلود سرا یقینا مرکز دریافت اداره تعاون روستایی شهرستان قروه